با پیشرفت اینترنت و ابزار ارتباطات سریع امروزه شاهد تغییر سبک خرید و افزایش آگاهی هستیم. ارتباطات سریع باعث شده است که سبک فروش از سنتی به آنلاین مهاجرت کند. هر چند که این مهاجرت در ایران کمی دیر تر شروع شده است. اما روند مهاجرتی، خواه از سر اختیار خواه از سر اجبار روندیست که قطعا به مرور سریع تر هم شده و خواهد شد. در این برهه ی زمانی ما کسب و کارهای تماما اینترنتی ( دیجیتال مارکتینگ ) مانند دیجی کالا و کسب و کارهای نیمه انلاین که ترکیبی از خرید انلاین و سنتی هست را می بینیم.
در اینده نه چندان دور هویت و پلت فرم اینترنتی چه از طریق شبکه های اجتماعی و یا وب سایت ها امریست ضروری و بعید است که کسب و کاری بدون کمک گرفتن از اینترنت بتواند جای پای خود را محکم کرده و در بازار دوام بیاورد.
اما آیا با ورود تکنولوژی نحوه استفاده درست از آن هم روشن است؟ جواب خیر است.
پس از ورود ابزار مخاطبین صاحبان کسب و کار ها در حال آزمون و خطا در این بستر هستند. چرا که فرهنگ رفتاری و بازاریابی آنلاین بعد از ورود ابزار اینترنت به مرور شکل می گیرد.
پس طبیعی است کسانی که به این بازار ورود می کنند خیل عظیمی از آنها از روند اینترنتی سازی کسب و کار خود گله مند باشند.
چون نه تنها تجربه کافی ندارند و در کنار آن توان انتخاب درست پیمان کار مناسب برای اینترنتی سازی پروژه خود را هم حتی ندارند.
البته می توان ضریب این ریسک را با آگاهی نسبی کاهش داد. و یا از مجموعه های پیمان کار مارکتینگ آنلاین نمونه کار و رزومه دریافت کرد. سپس وارد گود مارکتینگ آنلاین شد. بدیهی است با گذر زمان و تعویق عدم ورود و یا اشتباه در انتخاب پیمان کار مناسب برای این حوزه باعث عقب افتادن از رقبا می شود .
واقعیت این است که در گذر زمان تمامی رقبا مثل یک دو ماراتن وارد این میدان می شوند. و کسی برنده است که دونده بهتری باشد. با این تفاوت که خط پایانی در دیجیتال مارکتینگ نیست. اگر شما فکر می کنید با سرمایه گذاری گسسته و غیرپیوسته می توانید موفق بشوید سخت در اشتباهید. مثال عامیانه در این مورد می تواند مغازه داری باشد که یک سال مغازه خود مرتب رفته ولی در سال های بعدی انتظار دارد بدون باز بودن مغازه مشتری حضوری داشته باشد.
دیجیتال مارکتینگ حساس تر از فضای سنتی کسب و کار است. و پیش از آن که رقیب شما با فعالیت در آن تلنگری به شما بزند و درگیر آثار روانی آن شوید بهتر است که شما شروع کننده باشید.
در این بین کارفرماهایی هستند که دوست دارند که خود مجری پروژه ی خود باشند. یعنی خود به دیجیتال مارکتینگ ورود کنند. حتی تیم سازی کنند و برنامه ریزی کسب و کار خود را جلو ببرند. ولی این روش در اکثر موارد منجر به شکست می شود. و تعبیر ما از شکست این نیست که حتما فروش آنلاین نخواهیم داشت. منظور از شکست از یک جنبه عدم توانمندی در انتخاب اعضای تیم است چون چنین اعضایی اصلا با هم کار تیمی نکرده اند پس در نتیجه شما وقت خود را برای هماهنگ سازی بین اعضا اختصاص خواهید داد.
در کنار آن آیا سواد کافی در زمینه پروژه ی مدیریت دیجیتال مارکتینگ دارید؟
این خود جای تفکر بسیاری دارد. علاوه بر این زمانی که به این امر اختصاص می یابد به نظر در درجه اول ساده است. چون وقتی ویترین پروژه های دیجیتال مارکتینگ را می بینیم تصور این که چقدر مباحث آسان، ساده و سهل الوصول است مطرح می شد. در حالیکه ما فقط ویترینی فقط از کسب و کارهای موفق در مارکتینگ آنلاین را می بینیم اما راه حل چیست ؟
راه حل :
راه حل این است که شما بازیگر میدان کسب و کار آنلاین نیستید بلکه تهیه کننده آن هستید و شاید کارگردان آن.
اما کارگردان مشترک آن دیجیتال مارکتینگ و قرار داد های دیجیتال مارکتینگ، قرار داد های دو طرفه هستند.
نتیجه گیری:
اگر انتظار دارید که یک دیجیتال مارکتینگ تمام صفر تا صد کسب و کار شما را اجرایی کند این توهمی بیش نیست. شما و دیجیتال مارکتر در حقیقت شرکای علمی و عملی هم هستید. یعنی شما علم از بازار و سود و زیان کسب و کار خدمات و محصولات خود دارید. در حالی که دیجیتال مارکتر از نحوه عملی سازی بازدید بیشتر افزایش و بهبود رتبه شما آگاهی دارد. همچنین به نوعی دیجیتال مارکتر محصولات و خدمات شما را صرفا در فضای مجازی ویترین سازی می کند و در پلتفرم های مختلف آنلاین نمایش می دهد پس شما و دیجیتال مارکتر ها و تیم های دیجیتال مارکتینگ لازم و ملزوم یکدیگر هستید .
